دیزاین بدون نوشتن فرایند ارتباطی فقط یک حدس و گمان پر خطاست. برای دیزاین موفق ضرورت دارد که پیش از ایدهپردازی، دیزاینرها بتوانند ساختار ارتباط تصویری یک دیزاین را تدوین کنند. تدوین فرایند ارتباطی یک دیزاین، منجر به خلق ایدههای دیزاین خواهد شد. این فرایند به شیوه کدگذاری توسط دیزاینر و کدگشایی توسط مخاطب میپردازد. تمام پروژههای دیزاین با تدوین فرایند ارتباطی شروع میشود.
Design without articulating the communication process is merely a flawed guess. Successful design necessitates designers to articulate the visual communication structure prior to ideation. Articulating the communication process of a design leads to the creation of design ideas. This process involves encoding by the designer and decoding by the audience. All design projects begin with articulating the communication process.
مخاطب به خاطر ماهیت دیزاین و زندگی شلوغ امروز رنگها و فرمها و تصویرها راتفسیر نمیکند، آنها را لحظهای میبیند، یا میفهمد یا از کنار آن به سرعت عبور میکند. معنای نشانهها را از پیش میداند، یا نمیداند، به هر حال هیچ تاملی در آنها نمیکند. اینجاست که ضرورت دارد دیزاینرها با دانستن مبانی نشانهشناسی بتوانند دیزاینهایشان را درست کدگذاری کنند و کدهای تصویری مناسبی را انتخاب کنند.
Due to the nature of design and the busy life of today, the audience does not interpret colors, forms, and images; they either see them momentarily, understand them, or quickly pass by them. They either know or do not know the meanings of signs, but in any case, they do not dwell on them. This is where it is necessary for designers to be able to encode their designs correctly by knowing the fundamentals of semiotics and choosing appropriate visual codes.
مخاطب با دیدن دیزاینها شخصیتی از آن دیزاین برداشت میکند، آن دیزاین را در ذهن خود طبقهبندی میکندو جایگاهی را به آن اختصاص میدهد. دیزاینر باید یک متدولوژی مشخص از شخصیتها داشته باشد و پیش از دیزاین، شخصیت دیزاین را انتخاب کرده باشد و دیزاین را بر اساس آن پیش ببرد.
The audience forms an impression of a design by seeing it, categorizing it in their minds, and assigning it a place. The designer must have a specific methodology of personalities and should choose the personality of the design prior to designing it, then proceed with the design accordingly.
روانی پردازش در دیزاین به شکلی از روانی گفته می شود که مخاطب می توانند اطلاعات بصری را درک، تفسیر و هدایت کنند. دیزاینرها نه بر اساس سلیقه بلکه بر اساس آن چه که ذهن مخاطب نیاز دارد میزان سادگی و پیچیدگی را نتظیم می کند. علاوه بر این میزان اطلاعات و چهار نوع سادگی و پیچیدگی تعیین می کند که دیزاین چه نوعی از دیزاین را باید دنبال کند. یک دیزاین موفق با به حداقل رساندن بار شناختی و به حداکثر رساندن درک، تجربه، تعامل و حفظ کاربر را افزایش می دهد.
Processing fluency in visual design refers to the ease with which individuals can understand, interpret, and navigate through visual information. It encompasses clarity, simplicity, and coherence in design elements, making it easier for viewers to process and comprehend the intended message or content without unnecessary cognitive effort. A visually fluent design enhances user experience, engagement, and retention by minimizing cognitive load and maximising understanding.
آن چه که این دیزاین را مهم تر می کند، این که دیزاین فقط با چشم مخاطب ارتباط ندارد، بلکه چشم تنها ورودی تصویرها به ذهن است. پس اهمیت پیدا می کند که دیزاینر با چگونگی ارتباط چشم و ذهن آشنا باشد.
برخلاف آنچه که در زمانهای گذشته تصویرها را یک فریم در نظر میگرفتند، امروز میدانیم که چشم مخاطب در یک دیزاین حرکت میکند و حرکت زمان نیاز دارد. پس زمان در دیزاین به موضوع مهمی تبدیل میشود. دیزاینرها برای دیزاین کردن باید بدانند که مخاطب چه مدت زمانی را باید در یک دیزاین سپری کند و چه حرکتها و چه توقفهایی باید داشته باشد تا نگاه بیننده را به صورت هدفمند مدیریت و راهبری کند و تأثیر دیزاین را افزایش دهید.
Contrary to the past, where images were considered as static frames, today we understand that the viewer's eye moves within a design and that movement requires time. Therefore, time becomes an important aspect in design. Designers need to know how long a viewer should spend on a design and what movements and pauses should occur to effectively manage and guide the viewer's gaze, thus enhancing the impact of the design.
دیزاین بدون نوشتن فرایند ارتباطی فقط یک حدس و گمان پر خطاست. برای دیزاین موفق ضرورت دارد که پیش از ایدهپردازی، دیزاینرها بتوانند ساختار ارتباط تصویری یک دیزاین را تدوین کنند. تدوین فرایند ارتباطی یک دیزاین، منجر به خلق ایدههای دیزاین خواهد شد. این فرایند به شیوه کدگذاری توسط دیزاینر و کدگشایی توسط مخاطب میپردازد. تمام پروژههای دیزاین با تدوین فرایند ارتباطی شروع میشود.
مخاطب به خاطر ماهیت دیزاین و زندگی شلوغ امروز رنگها و فرمها و تصویرها راتفسیر نمیکند، آنها را لحظهای میبیند، یا میفهمد یا از کنار آن به سرعت عبور میکند. معنای نشانهها را از پیش میداند، یا نمیداند، به هر حال هیچ تاملی در آنها نمیکند. اینجاست که ضرورت دارد دیزاینرها با دانستن مبانی نشانهشناسی بتوانند دیزاینهایشان را درست کدگذاری کنند و کدهای تصویری مناسبی را انتخاب کنند.
مخاطب با دیدن دیزاینها شخصیتی از آن دیزاین برداشت میکند، آن دیزاین را در ذهن خود طبقهبندی میکندو جایگاهی را به آن اختصاص میدهد. دیزاینر باید یک متدولوژی مشخص از شخصیتها داشته باشد و پیش از دیزاین، شخصیت دیزاین را انتخاب کرده باشد و دیزاین را بر اساس آن پیش ببرد.
برخلاف آنچه که در زمانهای گذشته تصویرها را یک فریم در نظر میگرفتند، امروز میدانیم که چشم مخاطب در یک دیزاین حرکت میکند و حرکت زمان نیاز دارد. پس زمان در دیزاین به موضوع مهمی تبدیل میشود. دیزاینرها برای دیزاین کردن باید بدانند که مخاطب چه مدت زمانی را باید در یک دیزاین سپری کند و چه حرکتها و چه توقفهایی باید داشته باشد تا نگاه بیننده را به صورت هدفمند مدیریت و راهبری کند و تأثیر دیزاین را افزایش دهید.
این دوره ۱۰ جلسه دو ساعته ضبط شده، به مبلغ دوره ۳،۸ میلیون تومان ضبط شده است.
پس از ثبت نام به تمام ویدئوها در یک مرحله دسترسی خواهید داشت. میتوانید از طریق داشبورد آکادمی وند مستقیم با استاد در تماس باشید.
با ثبت نام در این دوره می توانید در جلسه های ماهانه سواد دیزاین شرکت کنید و به طور زنده با در جلسه های پرسش و پاسخ شرکت کنید.
پس از انجام پروژه، می توانید گواهینامه رسمی دوره را نیز دریافت کنید.